محبوبه عظیم زاده/شهرآرانیوز؛ «دنیا الان دست اوناییه که اسم و فامیلیشون دوکلمهای و راحته. مثل مهراد جم، اسپایدرمن، تنتن، بتمن.» این متن توئیت یکی از کاربران توئیتر است که شاید چند اسم دیگر را هم خودمان بتوانیم به آن اضافه کنیم: آرون افشار، حامد همایون، حمید هیراد، فرزاد فرخ و... . اسمهای مستعارِ دوقسمتی که ظاهرا بسیار مطلوب و مقبول خوانندههای امروزی است. یعنی همانطور که عدهای ترجیح میدهند پسوند «بند» را بگذارند کنار اسمشان و بشوند فلانبند، برخی هم هستند که تمایل دارند اسم اصلی خود را زیر کاور یک اسم مستعار خوشرنگولعابتر بگذارند که هم آهنگینتر است، هم شاید از زیبایی بیشتری برخوردار باشد و هم ماندگاری بیشتری در ذهن طرفداران ایجاد کند و چهبسا بیشتر از صدایی که از حنجره بلند میشود، در خاطرهها بماند.
پیش از این، معمولا صدایش از لابهلای ویدئوهای کوتاه و شکستهشدهای شنیده میشد که در تلگرام و سایر شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد که ترانهها و شکل و شمایل خوانش متفاوتتری داشت. شاید هم اصلا به همین دلیل تصمیم گرفت در فضاهای متفاوتتر کار کند تا بهتر و بیشتر به وسیله عوام دیده شود. او به تازگی موزیک جدیدی را با آرش و مسیح کار کرده که تا حدودی مخالفتها و اظهار نظرهای منفیای را به دنبال داشتهاست. خیلیها معتقدند سبک کاری همای و آرش و مسیح که همیشه پاپ خواندهاند، اصلا با یکدیگر قرابتی ندارد.
آن اوایل که روی کار آمد و شناخته شد بیشتر به دلیل شیوه ادای واژگانش بود که کش و قوسی را به انتهای آنها میداد. نکتهای که خودش در زمانی که مهمان برنامه خندوانه بود دلیلش را برگرفته از سبک گذشته و شیوه شاهنامهخوانها دانست و به نوعی تداعی آن مدل بیان. نکتهای که البته برخی از اهل فن آن را رد کردند و تشابهی بین آنها ندیدند. همایون حالا مدتهاست کمتر دیده و شنیده میشود. خیلیها از او با عنوان یک خواننده دورهای یاد میکنند.
جیغ و فریادهایش روی صحنه بعید است به این زودیها از ذهن آدم محو شود. فریادهای از ته حلقی که آدم را به یاد هرکسی میانداخت بهجز خوانندهای که روی صحنه است. خواندنش واکنشهای انتقادی زیادی را هم به دنبال داشت. او حتی بعد از اینکه به برنامه علی ضیا دعوت شد و ضیا از او با عنوان «شگفتانه» برنامهاش یاد کرد هم از سیل کامنتها و اظهار نظرهای منفی در فضای مجازی در امان نماند. کاربری توئیت کرده بود: «98 آخرین ضربش رو هم زد و مهراد جم رو به عنوان خواننده آوردن تلویزیون.» و دیگری گفته بود: «لطفا بهم بگید که مهراد جم خواننده نیست، من نمیتونم هم به همایون شجریان بگم خواننده، هم به مهراد جم.» این شگفتانهها همچنان ادامهدار شد تا اینکه خبر کار مشترک او و سینا سرلک به گوش رسید.
«شوخیه مگه»اش خیلی زود سر زبانها افتاد، از شیشه پایین ماشینها شنیده شد و به سرعت پایش به برنامه دورهمی هم باز شد. با همین سرعت هم البته وارد گود حاشیهها شد. ماجرای لبخوانیاش در کنسرت جاروجنجال زیادی به پا کرد. درست همان صحنهای که اشتباهی لب به خواندن باز میکند اما برای جمع کردن قضیه در یک حرکت آنی چرخی میزند تا شاید همه چیز ختمبهخیر شود که نشد. این اتفاق خیلی زود صدای عام و خاص را درآورد که چرا باید پول بدهیم و برویم به کنسرت خوانندهای که زنده نمیخواند. بحث سرقتهای ادبیاش هم پیش از این حسابی عدهای را علیه او شوراندهبود. علیرضا بدیع، شاعر و ترانهسرا در برنامه چشم شب روشن شبکه 4 این بحث را پیش کشید و او را به سرقت ادبی متهم کرد و در ادامه شعرای دیگری هم از در حمایت از او در آمدند. در مقابل، امثال علی بحرینی و پرستو صالحی هم به ابراز عقیده خود پرداختند و گفتند ای کاش چنین مسائلی بدون جاروجنجال حلوفصل شود، نه با اینهمه سروصدا. حمید هیراد بعد از گذشت مدتها در مورد لبخوانیاش در کنسرت گفت که به دلیل بیماریاش نباید خیلی بالا بخواند و به خودش فشار بیاورد.
خب شاید شما هم موافق باشید که تلفظ کردن «بهرام» خیلی سادهتر از «هلاورجانی» است. او جزو آن دسته از خوانندههایی است که نتوانست از کرونا جان سالم به در ببرد و چندی پیش ویدئوی کوتاهی از خود به اشتراک گذاشت که از روند بهبودی خود سخن میگفت. او البته جزو کمحاشیهترهای این فهرست است و حتی شاعرانی که امثال همایون و هیراد از انتقادهای او در امان نماندهاند، چندی پیش راجع به او گفته بود که در زمره خوانندههای مقبول به شمار میرود، اگر در انتخاب ترانههایش دقت بیشتری خرج کند. رضا بهرام چند وقت پیش از طریق صفحه اینستاگرام خود بخشی از ملودی کار جدیدش را به اشتراک گذاشته بود که زانیار خسروی به آن واکنش نشان داد و گفت که این کار کپی است. بااینحال بهرام عکسالعملی به این اظهار نظر خسروی نشان نداد.
خوانندهای که با اولین آلبومش، اسمش سر زبانها افتاد و علت اصلی آن هم ترانههای استفاده شده در آن بود که یک جا فقط میگفت: «ساعت، دیوار، چشمات، قلبم...» و یک جای دیگر میخواند «مَ مَن اگه تو تو رو دو دوباره نَ نَ نَ نَ نَ نبینمت می می میرم.» آخرین حاشیهای هم که احتمالا همه ما از او به یاد داریم، حضورش در دورهمی بود و دستکاریهایی که در ترانه بوی عیدی انجام داده بود؛ اتفاقی که واکنش ترانهسرا و آهنگساز این کار نوستالژیک را هم در پی داشت. حاشیههای بنیامین البته فقط محدود به خودش نشد و پای خانمش را هم وسط کشید. زنی که حالا به واسطه همسرش فالوئرهای بالایی دارد و وقتی که در لایوی از واکسن زدن و نزدن حرف میزد، همه گفتند: «زن بنیامین میگه واکسن نزنین!»